برخی از همکاران شما ممکن است انسان های فوق العاده ای باشند که به دوستان همیشگی شما بدل شوند، اما عده ای از آنها نیز به احتمال زیاد با رفتارهای آزاردهنده شان اعصاب شما را خرد خواهند کرد. چه خوب می شد اگر می توانستیم با تمام همکاران خود، فارغ از ویژگی های شخصیتی شان تعامل مثبت و به دور از تنشی داشته باشیم؛اما متأسفانه این اتفاق هیچگاه نمی افتد، چون هیچ کس همکاران خود را مثل دوستانش انتخاب نمی کند.
حتماً شما هم یکی دو همکار از گروه دوم در محل کار خود دارید. بنابراین چند تکنیک فوق العاده برای کنار آمدن با پنج نوع متداول از آزاردهنده ترین شخصیت ها در میان همکاران را در ادامه ی این مطلب برای شما آماده کرده ایم که می توانید آنها را از نظر بگذرانید.
1- شخصیت بی ملاحظه
اینکه کسی هر از گاهی آنقدر هیجان زده شود که کلام فرد دیگری را قطع کند طبیعی است، اما شخصیتی که در این مورد از آن صحبت می کنیم مدام میان صحبت های دیگران می پرد: در جلسات، در مکالمات غیر رسمی و حتی از پشت تلفن. این کار نه تنها اعصاب شما را خرد می کند، بلکه باعث می شود نتوانید به درستی با او کار کنید.
راه حل
دفعه ی بعدی که کنار یکدیگر قرار گرفتید (چه در میان جمع و چه به تنهایی)، قطع شدن صحبت های خود برای اولین بار را بدون آنکه چیزی بگویید نادیده بگیرید. بار دومی که این موضوع تکرار شد، مؤدبانه به او بگویید «لطفاً اجازه بدهید حرفم را تمام کنم، بعد از آنکه حرفم تمام شد خوشحال می شوم نظر شما را نیز بشنوم. همانطور که می گفتم …» تغییر جهت بدن به سمت جمع نیز می تواند بعد از به زبان آوردن این جملات مفید باشد. سپس بعد از آنکه صحبتهایتان تمام شد، روی خود را به سمت او برگردانید تا نشان دهید الان می تواند صحبت کند.
2- شخصیت فضول
شما ممکمن است هفته ای 40 ساعت به بالا از وقت خود را در کنار همکارانتان سپری کنید و این می تواند صمیمیتی میان شما ایجاد کند. اما این حق شماست که بخواهید جزئیات زندگی خود را خصوصی نگه دارید. متأسفانه این شخص نمی تواند به این حد و مرزها احترام بگذارد و از شما درباره ی انتخاب های احساسی، سلامتی، وزن، حقوق، ازدواج و مسائل دیگری که ترجیح می دهید خصوصی باقی بمانند سؤالات نامناسبی می پرسد.
راه حل
اگر نگران آن هستید که مبادا احساسات او را جریحه دار کنید، به این سؤالات وی با خنده و شوخی پاسخ سربالا بدهید. در مواقع دیگر ممکن است لازم باشد رویکرد مستقیم تری اتخاذ کنید. می توانید رک و راست به او بگویید: «راستش دوست ندارم پاسخ این سؤال شما را بدهم» یا «این مسئله شخصی است. ترجیح می دهم راجع به موضوع دیگری صحبت کنیم»؛ سپس بحث را عوض کنید.
3- شخصیت بامزه
شوخ طبعی در محیط کار عالی است، مگر آنکه با بازده شما تداخل داشته باشد. این شخصیت مدام جوک های نامناسب تعریف می کند و به نظر می رسد هیچ چیز را جدی نمی گیرد و برایش فرقی نمی کند موقعیت چقدر پر تنش یا اورژانسی باشد. با اینکه این عادت وی ممکن است اوایل سرگرم کننده به نظر برسد، اما با گذشت زمان، هر چیزی می تواند باشد به جز سرگرم کننده.
راه حل
برای آنکه این شخصیت را از ادامه ی این روند دلسر کنید، فقط کافی است دیگر به او توجه نکنید. اگر لطیفه ای تعریف کرد، لبخند کوتاهی بزنید، سپس به مکالمه ی خود سمت و سوی جدی ترو سازنده تری ببخشید. اگر فرد مورد نظر روی ایمیل و یا چت سعی دارد همین کار را انجام دهد، کافی است به جز قسمت های مربوط، باقی بخش های گفته های او را نادیده بگیرید.
4- شخصیت کنترل گر
این فرد همکار و هم رده ی شماست، اما طوری رفتار می کند که گویی بالاتر از شما قرار دارد. او مدام برای شما خرده فرمایش دارد، اطلاعات غیر ضروری به شما می دهد و از شما انتقاد سازنده به عمل می آورد. این کار نه تنها در سطح فردی شما را کلافه می کند، بلکه در سطح سازمانی نیز صلاحیتتان را نزد اعضای تیم و هر کسی که گزارش عملکرد شما را می نویسد مخدوش می کند.
راه حل
از آنجایی که این مکالمه، گفتگوی حساسی به شمار می رود توصیه می شود آن را جایی دور از سایر همکاران و در محیطی خنثی انجام دهید. وقتی با فرد مورد نظر تنها شدید صحبت های خود را اینگونه آغاز کنید: «واقعاً مشخص است که خودتان را وقف شرکت کرده اید و سعی دارید برای به موفقیت رساندن آن سخت تلاش کنید. این برای من واقعاً قابل تقدیر است». آغاز کردن گفتگو با تعریف و تمجید، او را نسبت به بخش دوم گفتگو پذیرا تر خواهد کرد. سپس اضافه کنید: «با این حال حس می کنم انتقادات سازنده ی شما جلوی بهره وری من را می گیرد و با اهدافی که رئیسمان برای من مشخص کرده تداخل پیدا می کند». سپس یک نمونه از این رفتار ها را که به تازگی از سوی وی سر زده مثال بزنید و صحبت های خود را اینگونه به پایان برسانید: «با وجود ارزشی که برای نظرات شما قائل هستم، ممنون می شوم اگر نظرات خود را به مواردی محدود کنید که مستقیماً به نقش و وظایف شما مربوط می شوند».
5- شخصیت زورگو
شاید فکر می کردید با این شخصیت در دبیرستان خداحافظی کرده اید، اما متأسفانه تقریباً در هر محیط کاری می توان شخصیت های زورگو را یافت. آنها همان کسانی هستند که کنایه آمیز صحبت می کنند، مدام از کار شما انتقاد می کنند، قضاوت هایتان را زیر سؤال می برند و غیره.
راه حل
واکنش شما به شدتِ رفتار طرف مقابلتان بستگی خواهد داشت. اگر رفتار او به بی ادبی و ایمیل های واکنشی و ناشی از عصبانیت محدود می شود، هم می توانید آنها را نادیده بگرید و هم اینکه با خونسردی پاسخ دهید «از این حرفتان خوشم نیامد» یا «ترجیح می دهم در فرصت مناسب شخصاً پاسخ شما را بدهم چون به نظر می رسد با هم اختلاف نظر داریم». با این حال اگر مورد سؤ استفاده ی لفظی قرار می گیرید، تهدید می شوید، مورد استهزاء و یا زورگویی قرار می گیرید، بهتر است موضوع را با مدیر (و یا در صورت لزوم، مسئول نیروی انسانی) خود در میان بگذارید. هر کجا هم که کار کنید، به طور قطع حداقل یک نفر وجود خواهد داشت که اعصاب شما را خرد کند. بنابراین نفس عمیقی بکشید، و پیش از آنکه جایگاهتان در محیط کار مخدوش شود توصیه های بالا را به کار ببندید.
باید روزمان را با انرژی خیلی زیادی سپری کنیم، برای این که بتوانیم کارهایمان را انجام دهیم. اما اغلب اوقات در پایان روز به اندازه ی کافی نمی خوابیم، صبحانه کم می خوریم چون دیرمان شده است، و بعدازظهر احساس رخوت می کنیم و همه ی این ها روی بهره وری مان اثرگذار است. می خواهیم خیلی کارها را انجام دهیم، اما گاهی حتی به اندازه ای انرژی نداریم که از پس وظایف روزانه مان بر بیاییم.
و هنگامی که انرژی مان تحلیل می رود، تعجبی ندارد بهترین انتخاب را نداشته باشیم، گفت وگوهای نابه جا داشته باشیم، یا خودمان را وادار به انجام فهرست کارهای مان کنیم، در حالی که شاید بهتر باشد بی خیال کارها شویم. این ها ۷ کار هستند که هرگز نباید هنگام خستگی انجام دهیم:
1. تصمیم گیری های مهم
برای گرفتن مهم ترین تصمیم ها باید ذهنی باز داشته باشیم، و این زمانی ممکن است که به اندازه ی کافی استراحت کرده باشیم. ما هنگام خستگی بی حوصله هستیم. ترجیح می دهیم زودتر سراغ کارهای دیگر برویم، احساس می کنیم زمان سریع تر از همیشه می گذرد. این حالت را "خستگی از تصمیم گیری" نمی نامند، بلکه بیش تر شبیه "تصمیم گیری خسته" است. وقتی خسته ایم، توان دفاع نداریم، قدرت ذهنی مان کم تر است، و قابلیت مان برای تشخیص جوانب یا جزییات مهم نیز به طور آشکاری کم تر است.
2. جلسه های کاری
وقتی وارد یک جلسه ی کاری می شویم، مهم است بهترین عملکردمان را داشته باشیم. جلسه های کاری می تواند غیرقابل پیش بینی باشد، و مهم است بتوانیم سریع و منطقی فکر کنیم تا منافع مان را حفظ کنیم. باید آماده باشیم قاطعانه و بدون پیش تفکر تصمیم بگیریم، و هنگامی که انرژی کمی داریم قادر به انجام آن نیستیم.
3. رانندگی
براساس گزارش شورای امنیت حمل ونقل داخلی امریکا، هر سال ۱۰۰۰۰۰ تصادف به دلیل خواب آلودگی رخ می دهد و منجر به مرگ ۱۵۰۰ نفر می شود. یک ماشین با سرعت ۹۶ کیلومتر در ساعت، ۲۸ متر مسافت را فقط در ۱ ثانیه طی می کند. این یعنی فقط در عرض ۴ ثانیه خوابیدن پشت فرمان، ماشین طول یک زمین فوتبال را طی می کند.
4. خوردن
آن چه به راحتی به دست بیاید، به راحتی از دست می رود. تنقلات و نوشیدنی های شیرین، کافئین و سایر خوراکی های بی کیفیت فورا به ما انرژی می دهد اما این انرژی ناپایدار است. متاسفانه این ها انواع خوراکی هایی هستند که هنگام خستگی و نیاز به افزایش فوری انرژی، به سمت شان می رویم. این گونه جریان قدرتمندی از قند را به سلول ها می رسانیم، و این احساس خوبی به ما می دهد. با این که برای مدت کوتاهی انرژی می گیریم اما این انرژی هیچ پشتوانه ای ندارد که به آن تداوم ببخشد. به محض این که آن قند مصرف شود، هیچ جایگزینی برای آن وجود ندارد، برای همین ضعف اجتناب ناپذیر می شود. و اغلب در نهایت احساس بدتری نسبت به قبل داریم. و فقط خوراکی های شیرین این طور نیستند. نوشیدنی های الکلی و بعضی خوراکی ها نیز می توانند انرژی های کوتاه مدتی برای مان فراهم کنند، و دقیقا هنگامی که بیش ترین نیاز را به انرژی داریم، ما را با ضعف روبه رو کنند. عاقلانه است هنگام خستگی و گرسنگی از دستگاه های فروش خودکار نوشیدنی دوری کنیم؛ مهم است با مصرف آب و خوراکی های کامل آب و مواد مغذی بدن مان را تامین کنیم.
5. گفت وگوهای مهم
هنگامی که انرژی کمی داریم احتمال آن خیلی بیش تر است که گفت وگوهای معنی دارمان پایان خوبی نداشته باشند. بیش تر گفت وگوها، چه در خانه چه در محل کار، باید تا زمانی به تعویق بیفتند که از نظر ذهنی اوضاع بهتری داشته باشیم. هنگام خستگی دشوار است در گفت وگویی به جا و هدفمند شرکت کنیم. در هر گفت و گویی اگر برای حمایت از استدلال مان با استفاده از واقعیت ها، آمادگی کامل نداشته باشیم، نباید انتظار داشته باشیم نتیجه ی مطلوب را بگیریم.
6. اوضاع پراسترس
اغلب در طول روز وضعیت های مختلفی را تجربه می کنیم، و اگر با بعضی از آنها به خوبی کنار نیاییم ممکن است منجر به سطح استرس بیش تر شوند. وقتی انرژی و صبوری کافی نداشته باشیم ممکن است کنار آمدن با این اوضاع گاهی از مسیر درست خارج شود. شاید در نهایت چیزی بگوییم که پشیمانی به بار بیاورد، یا شاید چیزی را در زندگی یا کارمان بپذیریم که با جدول زمانی یا برنامه ریزی های مان جور در نمی آید.
7. تسلیم وسوسه شدن
شاید حتی در بهترین شرایط هم مقاومت در برابر وسوسه سخت باشد؛ اما هنگامی که انرژی کمی داریم، بیش تر مستعد پذیرش وسوسه هستیم. هنگام خستگی اراده مان ضعیف تر است، همان طور که قدرت تصمیم گیری مان کم تر است. وقتی خسته ایم، بیش تر احتمال دارد از کار شانه خالی کنیم، تسلیم هوس های آنی خرید شویم، و به انتخاب های غذایی ضعیف دست بزنیم. تسلیم وسوسه ها نشوید و تا زمانی که انرژی تان را بازبیابید استوار بمانید. بهترین راه برای تامین انرژی پایدار خواب شبانه ی باکیفیت است، حتی اگر می توانید گاهی چرت کوتاهی بزنید. برای حفظ سطح انرژی رژیم غذایی خوب، آب زیاد و چند دقیقه قرار گرفتن در معرض آفتاب تاثیر زیادی در حفظ سطح انرژی دارد.